تیغ شاید وسیله خوبی برای کشتن آدمها باشد. شاید وسیلهای برای انجام کارهای روزمره. حتی میتوان آن را بهترین وسیله برای حفظ زیبایی ظاهری خیلیها دانست. اما اعجاب آورترین کار تیغ گردن زدن توهم فناناپذیری انسان است.
شاید ما اجزای یک برنامه نوشته شده توسط یک کودک در یک جهان فراتر هستیم. شاید هم در خوابی عمیق به سر میبریم و توی خواب فکر میکنیم که انسانهای هوشمندی هستیم. احتمالا بعد از بیدار شدن مان قرار است صورتمان را اصلاح کنیم و توی آینه وقتی داریم خودمان را میبینیم این زندگی را در کسری از ثانیه مرور کنیم.
با این همه میدانم که یک روز یا گِیم اُوِر میشوم یا از خواب بیدار!
برای همین لازم است وقتی در دوراهی بین لباس قرمز یا آبی و اینکه موهایم پنج سانتی متر باشند بهتر است یا شش سانتی متر، قرار گرفتم یک تیغ بردارم وهاله توهمات شکل گرفته در اطرافم را گردن بزنم!
پ.ن: یک بار دیگه از خیر موهام گذشتم!